زندگی عشقولانه من زندگی عشقولانه من ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره
پرنسس رویایی ما پرنسس رویایی ما ، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

رویای واقعی

یه شب مهتاب ...

1393/6/26 17:21
نویسنده : غزل , باباییش
772 بازدید
اشتراک گذاری

دوست جونیا ... زیبا

گاهی اوقات اتفاقهایی میفته که بیشتر از حد تصورم خوشحالم میکنه ... گاهی اوقات از خوشحالی یه موضوع گریه ام میگیره و دیروز از اون گاهی اوقات ها بود :
دیشب خوشحال بودم انقدر زیاد که از حس کردن و شنیدن یه موضوع خودم رو انداختم تو بغل بابایی و بینهایت ذوق کردم ، خندیدم و بعد از مدتها از ذوق گریه کردم ... چه حس خوبی داشتم ... الان از یاد آوریش تنم داغ میشه ... چقدر خوشحالم که روزها وماه ها واسه اون لحظه صبر کردم ... از خدا میخوام که از ذوق گریه کردن رو بارها و بارها تو زندگی من و شما تکرار کنه ...

غزلی نوشت : خیلی باحال بود ...یادم نمیره 25/06/1393 خندونک

مثل همیشه : محبت   زندگیتون پر از شادی و شکلات وخنده    محبت
 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامانی و بابایی دخمل بلا
26 شهریور 93 18:18
سلام غزل جونی گل و مهربون و نازنینم مباااااااااااااااااارکههههههههههه .... خبر خوشحالی دوستان و آشنایان نزدیک واقعا هم ذوق و خوشحالی داره .... خداروشکر .... انشاالله به خوبی و خوشیییییییییییی بیاد توی آغوش گرم پدر و مادرش ... خوشحالم برای دوستت و همینطور از بابت خوشحالی و حال خوب تو دوست جونی با ذوقممممممممممم ... انشاالله به زودی زود خبر بارداری خودت رو بشنویییییییییییییییییییییمممممم
غزل , باباییش
پاسخ
اواااااا مادر ممنون ... خجالتم نده ...
مامان فریده
26 شهریور 93 20:38
ایشالا همیشه شاد باشی عزیزم و به زودی خودت قلمبه بشیییییییی
غزل , باباییش
پاسخ
قلمبه ؟؟؟ خخخخخخخخخخخخخخخ چه باحال ... قلمبه ... تا ببینم خدا چیی میخواد ممنون کلی خندیدم
فریبا
29 شهریور 93 14:01
عزیزم خوشحالمممممممممممم از خوشحالیت ایشالاه من از خبر بارداری تو بپرم تو بغل حسیننننننننننننننننن و گریه کنم چون مطمئنم یکی از بهترین خبرهای زندگیم میتونه باشههههههههههههههههههههههههههه عاشقتم
غزل , باباییش
پاسخ
فدات شم ... دوست جوووووووووون