غزل پر از خبر ...
سلام دوستان نینی گلی سلام
دوستای مهربونم ممنون بابت همه لطفهایی که دارین، امروز حالم خیلی خوبه ، عالی. اخه
مامان غزل مامان یه دخمل شده
بهله ، تازشم نینی گلی یه دخمله ... یعنی خونه ما هم میشه پر از صورتی ... نارنجی ... زرد ... دخمله دیگه ... ناز داره ... هرچی میخره صورتیه ... مامان فدای فرشته صورتیش بشه ...
باقلوای تر دار ...یه دونه دختر دارم ... دختر گل تو باغهاس ...دختر عزیز باباس ... نون برنجی دختر ... نازک نارنجی دختر ... قربون ناز واداش ... قربون چشم سیاش ... مامان میمیره براش ... باباش میمیره براش
البته سونولوژیست مهربونمون گفتن که مامان خانوم فعلا خرید نکن ، شاید جواب درست نباشه ... ایشالا که نینی گلی سالم باشه ... اخه اگه شما پسر هم باشی بازم مامانی میلیون تا ذوق میکنه ... بابایی واست ساسبند وکراوات وپاپیون خریده از مغازه دوستش ، البته دو تا مایو بیکینی هم خریده که من عاشقشم ... با یه دامن نیم وجبی که خیلی خوردنیه . خلاصه اینکه زیاد مهم نیست ... قبلا خیلی مهم بود که حتما دخمل باشی اماالان مهم اینه که نینی گلی مامان سالم و سرحال باشه ...
قربونت برم که پاهاتو انداخته بودی رو پات رییس کوچولوی من و هی تکون تکون میخوردی .. قربونت برم که یه لحظه دستتو کردی تو دهنت ... همه اینا رو دارم ... خانوم دکتر گفت : مامانی خدا به دادت برسه بااین نینی شیطون . اصلا اروم نمیشینه . قربون دماغ کوچولوت برم همه جاتو مامان دید ، حتی بند بند انگشتاتو ، فدای دستای کوچولوت ، دست کوچولو پا کوچولوی مامان ، مامانی قربونت بره نازگلم.
یه سورپرایز هم واسه بابایی دارم امشب ... نینی گلی مامانی CD این سونو رو واسه یادگاری برای شما گرفته و قراره امشب بابایی رو سورپرایز کنیم و بشینیم به دیدن معجزه زیبای خدای مهربونمون ...
به نظر تو بابایی چه کار میکنه وقتی شما رو میبینه ؟؟؟
دیگه دل تو دلم نیست برم واست کالسکه بخرم کوچولو جونم ، یه گهواره دیدم محشر ... ایناهاش ... نظرتون چیه ؟؟؟
فقط تا دوسال استفاده میشه ... البته مهم نیست بعدش مامانی واست یه تخت کوچولو میخره ...
کالسکه و کریرو روروئک رو هم انتخاب کردم ... با یه اغوشی خوشجل مشجل که منتظرم خاله مریم بیاد اونم واسه رنگشون نظر بده ... دوست داشتم یه رنگ ملایم بخرم اما دکتر روانشناس نینی ها بهم گفتن که باید خیلی رنگش پررنگ باشه و به چشم بیاد ، به خاطر دید ماشینها از راه دور ... واه واه چه حرفا ولی من گفتم چششششششششششششم
گهواره قطعی شده و همین روزها به همراه بابایی میریم بخریم ...
اقا راستی ...
حالا که بابایی قراره بابایی یه نینی گلی باشه ، پس من چی صداش کنم ؟؟؟
این منم ... همش دنبال وسایل نینی . تهنایی .... نه تهنا نه ... با نی نی ...
خاله مریم بیا خوووووووووووووووووو