زندگی عشقولانه من زندگی عشقولانه من ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
پرنسس رویایی ما پرنسس رویایی ما ، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

رویای واقعی

غزل مامان میشود ...

1394/4/12 1:29
نویسنده : غزل , باباییش
515 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوست جونام ... سلام ... سلام ...شکلک های شباهنگShabahang

خوبین ؟ همه خوبن ؟ سرم خیلی شلوغه ... سزارین شدم .شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز .. خوب بود ، همه چیزو واستون نوشتم توی یه پست جدا همین  روزا با عکسای نینی میزارم ... درکم کنین ... روزای سختیه ... درد شکمم ... وااااااای زخم شدن سینه هام ... کارهای نینی گلی ...  مهمون داری ... بابایی که حسود شده ... خلاصه خیلی اوضاع داغونه ... به عشق کوچولوم که نگاه میکنم بهش میگم : مامانی چرا اومدی از دل مامان بیرون ؟ حلا مال همه هستی... مال بابا ، خاله ها ، مادری ، اقاجون ، دایی ها ، عمه ها ... تو دلم که بودی فقط مال خودم بودی ... راستی کوچولوی من خاله مژگان و خاله ممر عاشقتن ... خاله مژگان اسمت رو گذاشته  : از همه خوشگلتر ...  دایی پژمان هم صدات میکنه : نینو ... هی موهات رو به هم میریزه و همش میگه : دخمل دایی میشی ؟ اقاجون همش یه گوشه میشینه وشما رو بغل میکنه وباهات حرف میزنه ... خلاصه اینجا هم خودت صورت هستی وهم زندگی بقیه رو صورتی کردی ... فرشته صورتی من ... شکلکـــْـ هایِ هلــن

به اطلاع میرساند رمز وبلاگهای رمز دار رو یادم رفته ... خوووووووووووب بابا ... دعوام نکنین ... ببخشید ... پس رمز برام بفرستین دوباره ... دیگه زود به زود میام ... ببخشید که پیامهای نازتون رو فقط تایید کردم و جواب ندادم اخه خیلی سرم شلوغه ... خیلی خیلی زود با عکسای نینی و عکسای سیسمونی و تعریف کردن اتفاقات میام ... فقط اینکه الان دارم حال میکنم اخه شیرازم ... خونه مامانم ... نینی رو اوردم مسافرت که یکی دوماه بمونم ... باورتون نمیشه که تا چه حد عروسکه ... معجزه زیبای خداوند رو توی بغلم میگیرم و واسه داشتنش هزاران بار خدای عزیزم رو شکر میکنم ... عروسک من رو صندلی خاله ممر خیلی راحت شیر میخوره ومیخوابه ... خلاصه عشق کوچولوی من علاقه خاصی به این صندلی داره ...دقیقا اینجوری

نینی گلی من زیباترین نوزادیه که به عمرم دیدم ... سه روز دیگه به خاطر داشتن نینی گلی جان داریم شیراز یه مهمونی میگیریم . عموها وعمه ها ودوستای گلم و داداش گلی ها و ابجی جونی هام هستن ... البته به خاطر شبهای احیا فقط مهمونیه ... ولی مامانی خانوم میخواد که حتما هفدهم باشه ... دقیقا اولین ماهگرد عشق من ... جای شماها هم خالی ... بازم درگیر عکس گذاشتن میشم ...نمیدونم چرا اصلا گوشیم به هیچ کامپیوتری وصل نمیشه ؟؟؟؟ الان هم برم پیش دخمل نازم که نیم ساعت نمیبینمش دلم براش تنگ میشه ...

ایشالا نصیب همه بشه ... ایشالا ...

زندگی من شده پر از شادی و شکلات وخنده والبته رنگ صورتی ... زندگی شما هم پر از شادی وشکلات وخنده ورنگ ... باشه ایشالا ...

پسندها (3)

نظرات (9)

مامان و بابایی دخمل بلا
12 تیر 94 2:01
سلام مامان غزل جونی مهربون خودمون و نی نی گلی نازششششش البته رستا جون جونی باید دیگه بگیم بهششششششش ... خوبی ؟؟؟ دخمل گلت خوبههههههه؟؟؟ میگن دل به دل راه داره , به جون خودم امروز به فکرت و به یادت بودم و با خودم میگفتم یعنی این غزلی چی کار میکنه ؟؟؟ کجاست ؟؟؟ نی نی گلیش چطور مطوره ؟؟؟ خداروشکر که همه چی خوبه و پیش مامان اینایی ... زود بیا پیشمون با خبرها و عکسهای جدید ... من یکی خیلی دلم واست تنگ شده ... به وبلاگامون هم سر بزن بااااااااااباااااااااا بیوفا ... شوخی کردم میدونم الان حسااااااابی سرت شلوغه .... مراقب خودت و نینی خیلی باش ... قربون مامان غزل و رستا جونشششش ... زود بیا ... منتظرممممممم ....
مامان لیلی
13 تیر 94 0:42
عزیز دلم سلام ای جانم به سلامتی قربونت بشم ایشاا... قدمش خیر باشه براتون ای بابایی حسود وای وای منتظرم....فداش بشم الاهی منتظریمم عزیزم آره راست میگی کلی این چند وقت کار داری...خوش باش و مواظب خودت و نی نی باش درمورد سینه ات عزیزم برو دکتر زنان بهت پماد هیدرودرم میده عالیه...برا منم زخم شده بود اینو زدم در عرض دو روز نشده خوب شد
مژگان
13 تیر 94 9:17
به به! مبااااارکه! ان شاالله خدا بهتون ببخشه عزیزم
زهرا
13 تیر 94 9:20
سلام عزیزم خدارو شکر که همه چیز خوبه زود بیا راستی دیشب خوابت رو دیدم توی خونتون مولودی بود،خیره انشاءالله خوش بگذره دوستم نی نی گلی جان رو ببوس
رزا
13 تیر 94 23:54
عزیز دلم از صمیم قلب توولد فرشته نازتو تبریک میگم انشالله با سایه پدر و مادر ش بزرگ بشه و نامدار باشه......................محتاج دعای خیرت هستم
مامانی دخمل بلا
17 تیر 94 3:55
بی علی اصل عبادت باطل است / بی علی هر کس بمیرد جاهل است / بی علی تقوا گلی بی رنگ و بوست / بندگی همچون نماز بی وضوست .... ایام سوگواری و شهادت امیر مؤمنان , حضرت حد تسلیت باد ... ............... شب قدر است و طی شد نامه هجر / سلام فیه حتی مطلع الفجر . . . ..... من از عمق وجود خود ، خدایم را صدا کردم , نمیدانم چه میخواهی ، ولی امروز برای تو ، برای رفع غم هایت , برای قلب زیبایت ، برای آرزوهایت ، به درگاهش دعا کردم , و میدانم خدا از آرزوهایت خبر دارد ... التماس دعای مخصوص دارم در این شبهای خاص و نورانی و عزیز
مژگان
21 تیر 94 15:50
سلام عزیزم. نمیدونم رمز به منم تعلق میگیره یا نه. ولی اگه مایل بودی ایمیلم اینه: east_lady601@yahoo.com خوشحال میشم تو خوشحالیت شریک باشم. چشششششششششششششششششششششششمم
مامان لیلی
21 تیر 94 17:23
عایا به من تعلق میگیره
غزل , باباییش
پاسخ
چرا که نه ؟ خصوصی
مامان لیلی
23 تیر 94 19:44
عزیزم عکس گل دخترت و نمیذاری ببینیم؟؟؟؟ عزیزم رابط گوشیم همراهم نیست شیرازم اخه ... وی چشم سعی خودمو میکنم که یه کاریش کنم