زندگی عشقولانه من زندگی عشقولانه من ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره
پرنسس رویایی ما پرنسس رویایی ما ، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

رویای واقعی

اتفاقهای جدید ...

1393/11/14 14:24
نویسنده : غزل , باباییش
657 بازدید
اشتراک گذاری


سلام . با کلی خبر اومدم...
اول اینکه درس و دانشگاه تموم شد که این تکراریه ، ولی ...
باورتون نمیشه اگه بگم ... خودمم هنوز باور نکردم ... نفر اول دانشگاه شدم ... با معدل 20 ، جالبه نه ؟؟؟ کارنامه ام شده عین کارنامه های بچه ها دبستان ... از اول تا اخر 20 ، بهله همچین مامان خانوم درس خونی هستم من ... باشه بابا ... خر خون ...
ودیگر اینکه تخت و کمد رو پیدا کردم .حال کردم واسه خودم ... اما غزل بدجنس میشود و همه را منتظر میگذارد تا روز سیسمونی ... بهله ... همچین دوست به درد نخوری هستم من ...
راستی اوضاع اسم گذاشتن هم یه ذره خوب داره پیش میره فعلا هر روز اینترنت و کتاب و این حرفا ولی شش تا انتخاب شده تا ببینم کدوم بهتره ... البته به محض اینکه تصویب بشه به همه اعلام میکنم ...
دیروز رفتم واسه چکاپ ، جواب ازمایشها رو هم بردم وسونو انومالی ، خیلی دیر جواب ها رو بردم .اخه خیلی درگیر امتحانام بودم ، و تو مطب هم خیلی معطل میشم واسه همین صبر کردم تا نوبت خودم باشه که بین مریض اذیت نشم ... خلاصه اینکه دکتر گفتن که همه چیز ارومه ولی همچنان جفتم پایینه و البته من کم خونی دارم ... پس چی ارومه ؟؟؟
خوب سعی میکنم خودمو نگران نکنم و فقط به این فکر کنم که بهترین دوستم بالای سرم هر لحظه مواظبمه و تقریبا همین جاست و نمیزاره اتفاقی بیفته ... اما یکی دوتا قرص بهم داد که امروز بابایی واسم میخره ... و همچنان من در توهم داشتن عفونت واژن به سر میبرم ... واسه اینکه هیچ وقت تا این حد ترشح نداشتم و هرچی دکترم میگه بابا طبیعیه بازم من شدیدا اصرار به معاینه دارم که این دفعه گفت : بیشین بابا دیوونم کردی ، جفتت پایینه نمیشه معاینه بشی ... اصلا هم عفونت نداری ... همه چیز عادیه ...
و امر فرمودن که ناخونهام باید کوتاه بشه ... هم دستم و هم شصت پام ... اخه من بدون ناخن مثل چهارچنگولیها رفتار میکنم شکلک های شباهنگShabahang نمیتونم ... الان حدود هشت ساله که من ناخن کاشتم یعنی از سال 86 ، حالا بدون ناخن سر کردن سخته ... واسه به دنیا اومدن نینی هم خیلی خیلی کوتاه و گردش میکنم و یه مقدار هم میگم ضخیم ترمیمش کنه که تن نی نی گلی رو زخم نکنه ... البته اصولا ناخن های کاشت ناخنهای متفاوتی با ناخن خود انسان هستند و تیز نیستند ... حالا ببنیم چی میشه ... شاید هم از خیرش گذشتم ولی فکر نکنم ...
این روزها معلوم نیست که میریم کرج یا نه ؟ واسه خونه مشتری خوب نیومده و درگیرش هستیم ... شماها هم یه دعایی ، چیزی ... والا به خدا ... خوب یه ذره شما دعا کنین شاید خدا خواست و تموم شد ومنم از این بلاتکلیفی دراومدم ... موندم حالا با این حال و اوضاع و جفت پایین من چه جوری میخوام اثاث کشی کنم ... اصلا نمیدونم چی میشه ؟ اینکه اسفند میریم کرج یا فرورین یا اوایل اردیبهشت یا بعد از اومدن نینی گلی ... هیچ چیز معلوم نیست واین بلاتکلیفی دیوونم میکنه . تقریبا سعی میکنم اصلا بهش فکر نکنم ...
مامان گلی و باباگلی و مرمر هم 24 اسفند میان تهران پیش مامانی ..شکلکـــْـ هایِ هلــن . بالاخره یک ماه دیگه منم از تنهایی در میام ... احتمالا مرمر پیش من میمونه ومامان و بابای عزیزم چندروز واسه تعطیلات میرن شمال و برمیگردن .. فعلا که من منع مسافرت هستم ... تا ببینم خداوند چه میخواهد ؟
واسه جفت نگرانم . گفته بود میاد بالا نیومده که هنوز من الان دقیقا تو هفته 21 هستم پس چرا نمیاد بالا ؟ کلافه شدم ... از سرکار زود میرم خونه و همش دراز میکشم ... چرا نمیاد بالا ؟
اما استرس ممنوع ... پس همه چیز ایشالا که اروم میشه ... بازم مثل همیشه زندگی هممون پر از شادی و شکلات و خنده ایششششششششششششالا ...
                                          

 

پسندها (3)

نظرات (15)

مامان بردیا اریایی
14 بهمن 93 15:24
به به شاگرد ممتاز کلاس افرین ما که بهت افتخار میکنیم
غزل , باباییش
پاسخ
چاکرییییییییییییییم
مامان بردیا اریایی
14 بهمن 93 15:27
چه خوب که پیدا کردی تخت و کمد رو مبارک باشه اما بدجنس ماتا سیسمونی باید تو خماری بمونیم اخه این حقمون مگه ایشالله که مشکل خونه و اثاث کشی هم درست میشه و تکلیف شماهم معلوم و این جفت نی نی گلی ما هم زود میاد بالا و تو از استرس خلاص میشی ایشالله
غزل , باباییش
پاسخ
ایششششششششششالا
مامان بردیا اریایی
14 بهمن 93 15:29
ممنون بابت رمز و از اینکه مارو قابل اعتماد میدونی و خیلی خوشحال شدم که مامان و بابای گلت و همچنین خواهر جونت میان پیشت و ایشالله که همیشه شاد باشین تمام سختی هارو تحمل کردن میارزه به داشتن یه نینی که هدیه پاک خداست
غزل , باباییش
پاسخ
بابا کی قابل اعتماد تر از شمااااااااااااا .... خجالتمون میدین
مامان مبینا
14 بهمن 93 19:37
مامان خانم سلااااااااااام من همیشه ب وبت سر میزدم اما همیشه رمزدار بود مطالب منم خجالتیییی , روم نمیشد رمز بگیرم ممنون بابت رمز اونم چ رمزییییییییی.............................. ممنووووووووونم عزیزم
غزل , باباییش
پاسخ
خجالتی جان واست رمز قبلی رو گذاشتم
مامان مبینا
14 بهمن 93 19:40
ای بابا درس خون ماشالله مامانی بابت نمرات 20وشاگرد اول شدنت اونم با20کامل بهت تبریک میگم اجی جون بووووووووس
غزل , باباییش
پاسخ
حااااااال کنین خدایی ...خودمم سالهاست که همچین چیزی ندیده بودم ...معدلم خوب میشد اما نه دیگه بیست
مامان مبینا
14 بهمن 93 19:41
وسایل وروجک هم مبااااااارکش باشه بنظرم پست سیسمونی خیلی جالب بشه عزیزم
غزل , باباییش
پاسخ
واااااااااااااااای نه توروخدا سطح توقعاتتونو نبرین بالا ...
مامان مبینا
14 بهمن 93 19:43
واسه جفت ک پایین مواظب خودت باش عزیزم ایشالله بره بالا بووووووووووووس
غزل , باباییش
پاسخ
ممنونم مامان گلی
˙·٠•●♥مامان بابای ضحا♥●•٠·˙
14 بهمن 93 19:54
سلام دوست جونی آخیش میدونی چند بار اومدم و نتونستم رمزو بزنم؟؟؟ خدا خیرت بده بابا آفرین احسنت شاگرد اول منم امتحان داشتم ولی معدلم!!!
غزل , باباییش
پاسخ
ایناها ... مچشو گرفتم ... اینم یکی از اونایی که هی میگه رمزت سخته
˙·٠•●♥مامان بابای ضحا♥●•٠·˙
14 بهمن 93 19:58
میشه بپرسم با کاشت ناخن وضو میشه گرفت؟آخه من عاشق ناخن هستم ولی زودی میشکنهلطف کنید بیایید وبم جواب بدید
غزل , باباییش
پاسخ
چشششم
مامان فریده
15 بهمن 93 0:43
عزیزم منم کم خون بودم و هستم تو دوذان بارذاری هم کم خون بودن جای نگرانی نیست استرس واست خوب نیست. ناخن را چه میکنی حالااااااااااااااا
غزل , باباییش
پاسخ
والا به قرعاااااااان ناخن رو بگو ... شاید نینی گلی و به ناخنم برتری بدم شااااید
˙·٠•●♥مامان بابای ضحا♥●•٠·˙
15 بهمن 93 13:12
ممنون جواب دادی دوست جونم راستی سن شمار نی نی گلی رو بزنید بفهمیم کنجد چند وقتشه؟؟؟جسارتا عرض کردما!!!
غزل , باباییش
پاسخ
چشششششششششششششششششششششششم ... فقط به خاطر تو ..
مامان لیلی
15 بهمن 93 15:52
شاگرد زرنگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ...ایول داری حالا چه رشته ای میخوندی غزل جون؟؟؟ ایشاا... که مشکل جفت هم حل میشه اصلا به خودت استرس وارد نکنیاااااااااااااا وای وای ناخونارو بگوووووووووووووووووو...ای جانم
غزل , باباییش
پاسخ
سلام دوستم ... ورزش میخوندم ... خخخخخخ ..... عزیزم من یه بار حسابداری خوندم و تو قسمت حسابداری کار میکنم ، بعدش بعد ازسالها خواستم دوباره درس بخونم و فوق بگیرم واسه همین امتحان دادم اما قبل نشدم خخخخ واسه همین دوباره لیسانس گرفتم یعنی من انقدر خنگم که دو تا لیسانس دارم ولی فوق لیسانس ندارم ... غزل است دیگر ... مدیریت تجاری میخوندم عزیزم که به کارم هم مربوط باشه ...
معصومه
16 بهمن 93 9:59
سلام عزیزم بابت خوشحالی هات خوشحالم،انشالله شاد باشید و نی نی به موقع سالم بیاد بغلت میبوسمت ممنون که با اینکه نمیدونستم رمز عوض کردی برام رمز گذاشتی،دوستون داریم
غزل , باباییش
پاسخ
سلان مامان نینی گلی ... خوبی ؟؟؟ خوشگل خانومت خوبه ... خواهش میکنم عزیزم ...
نغمه
17 بهمن 93 18:06
سلام غزل جون. مرسی که رمز بهم دادی و بهت تبریک میگم بابت نمره های عالیت وامیدوارم که جفتت زودتر بیاد بالا توام از نگرانی دربیای ودر اخر امیدوارم در کنار خانوادت بهت خیلی خوش بگذره
غزل , باباییش
پاسخ
ممنونم عزیزم ... بازم بیا سر بزن
رزا
18 بهمن 93 18:05
غزل جونی شاگرد اول شدنت مبارک مراقب نینی گلیمون باش بی صبرانه منتظرم اسمشو بدونم و قیافشو ببینم خدا حفظش کنه به یادت هستم به یادم باش
غزل , باباییش
پاسخ
ممنونم عزیزم ... ایشالا مامانی هم به نتیجه برسه واسه اسمش ... و ایشالا که درگیر اسم نینی تو بشیم ...